روش هایی برای رهایی از افکار منفی

آیا منفی باف هستید و از افکار منفی خودتان خسته شده‌اید؟

برای مبارزه با افکار منفی چه راهکاری وجود دارد؟

چگونه ذهنمان را از افکار منفی خالی کنیم؟

چگونه برای رهایی از افکار منفی افکار و احساسات را باید کنترل کرد؟

زندگی از بدو تولد پر از اتفاق‌های ناخواسته آزاردهنده است.

حوادث غیر قابل پیش بینی، شرایط حاد و خیلی موارد دیگر…

اما بعضی چیزها در کنترل ما هست و آن هم افکار ماست و اینکه چطور باید از خودمان مراقبت کنیم.

برای گذشتن از موانع، اولین کار نساختن موانع جدید است.

اولین کاری که بدون هیچ هزینه‌ای می‌توانید برای خودتان انجام دهید این است که به خودتان زمان دهید.

افکار و احساسات منفی می‌توانند باعث آسیب‌هایی بشوند که حتی قابل دیدن هم نیستند.

پس این افکار را باید کنترلشان کنید.

مسلماً حرف زدن ساده‌تر از عمل کردن است اما به این چند نکته توجه کنید تا از شر منفی بافی خلاص شوید.

 

راهکار اول: نفس کشیدن

یکی از بزرگترین دلایلی که باعث خود سرکوبی می‌شود، بیش از حد فکر کردن به یک مسئله است.

شکست خوردن و ترس فلج کننده به دنبال آن می‌آید.

پس در این مواقع بهترین کار مکث کردن و کشیدن یک نفس عمیق است.

با این کار ضربان قلب شما کم شده و نگاه شما خوشبینانه‌تر می شود.

اگر توسط افکار منفی محاصره شدید و احساس خشم و اضطراب می‌کنید توقف کنید و یک نفس عمیق بکشید.

 

راهکار دوم: آگاهانه برخورد کردن

وقتی متوجه شدیم که افکار منفی دست به کار شدند آنها را تایید کنید.

قرار نیست این افکار نادیده گرفته شود پس قبل از مقابله آنها را تاییدشان کنید.

اعتراف به شکست یا ترس یا شک به خودتان اصلاً آسان نیست اما با آگاهانه برخورد کردن می‌توانید مانع از عمیق‌تر شدن و معنی‌دار شدن آنها شوید.

مثلاً به خودتان بگویید من شکست خوردم.

پولم را از دست دادم.

قبول دارم که شکست خوردم.

فقط من نیستم که شکست می‌خورم همه می‌خورند ولی چه کسی گفته است که با این شکست باید بر روی زانوهایم بیفتم.

اشتباه کردم تاوانش را هم دادم حالا دوباره تلاش می‌کنم ولی دیگر حواسم را جمع می‌کنم.

 

راهکار سوم: علت منفی بافی را ریشه‌یابی کنید.

ریشه‌های افکار منفی کجاست؟

ترس! شک کردن به خودتان!

آیا اخیراً به دلیل عدم موفقیت اعتماد به نفستان را از دست داده‌اید؟

آیا افسرده شده‌اید؟

اگر دچار افکار منفی می‌شوید چرا آنها را در ذهنتان مخفی می‌کنید؟

به افکار منفی این اجازه را بدهید که به بیرون بیایند تا بتوانید علت را ریشه‌یابی کنید و با آنها مقابله کنید.

افکار منفی در بیشتر مواقع فقط در ذهن شما شکل می‌گیرد.

اگر شکست خوردید به خودتان بگویید هر کسی شکست می‌خورد و دوباره شروع کنید.

فقط با تمرکز بر روی علت‌ها و ریشه‌های افکار منفی می‌توانید بر روی آنها غلبه کنید.

مثلاً فرض کنید کاری را راه‌اندازی کرده‌اید و شکست خورده‌اید و مقدار زیادی از پولتان را از دست داده‌اید.

این را انکار نکنید و نگویید بازار بد بود.

نگویید تقصیر بالا و پایین شدن دلار بود.

اول شکست را قبول کنید و سپس ببینید مشکل از کجا بوده است.

حالا سعی کنید آن بخش مشکل را رفع کنید، نه اینکه کلاً بزنید زیر همه چیز.

 

راهکار چهارم: لطفاً کمال گرا نباشید.

اگر تازه شروع کرده‌اید، از خودتان انتظار زیادی نداشته باشید.

اگر بعد از یک شکست بزرگ شروع به کار کرده‌اید یا به خودتان شک دارید، به خودتان بگویید شکست برای هر کسی اتفاق می‌افتد.

وقتی هنوز آماتور هستید پس انتطار حرفه‌ای شدن از خودتان را نداشته باشید.

کمبودها و شکست‌ها بخشی از زندگی است و زمانی که شما آنها را قبول کنید و حرکت کنید، اعتماد به نفس بیشتری پیدا می‌کنید.

مثلاً من خودم آدم کمال گرایی هستم.

البته خیلی وقت هست که با این بعد از شخصیت خود می‌جنگم، ولی این را در این مدت یاد گرفتم که شاید کاری که انجام دادم عالی نباشد.

ولی از انجام ندادنش خیلی بهتر است.

مثلی است که می‌گوید شمایی که تلاش کرده‌اید و شکست خورده‌اید خیلی جلوتر از آنهایی هستید که حتی تلاش هم نمی‌کنند.

 

راهکار پنجم: با مثبت اندیشی افکار خودتان را پر کنید.

افکارتان را چیزهایی که به شما انرژی و انگیزه می‌دهند پر کند.

لیستی از چیزهایی که به شما احساس خوب و مثبت می‌دهند را تهیه کنید.

مثل یک موسیقی و فیلم آموزشی از یک نویسنده و یا سخنرانی که به شما انگیزه می‌دهد.

صحبت کردن با یک دوست و یا عضوی از خانواده.

کسی که می‌داند در لحظات حساس و یا سخت چه چیزی بگوید، خیلی می‌تواند تاثیرگذار باشد.

زمانی که احساس کوچکی و یا حقیر بودن می‌کنید خودتان را بالا بکشید.

بدانید چه چیزی باعث بهبود روحیه و  ذهن شما می‌شود و از آنها استفاده کنید.

این را یادتان باشد که افکار شما خارج از کنترل شما نیستند.

کافی است زمانی که در خدمت شما نیستند بدانید چه کارهایی باید برای تغییر آنها انجام دهید.

به عنوان مثال من وقتی چنین حسی دارم به موسیقی صدای آب دریا یا باران و یا رودخانه آرام گوش می‌دهم.

(دراینترنت جستجو کنید، راحت پیدا می‌کنید.)

گاهی اوقات هم به یک خاطره خوب فکر می‌کنم. اینطوری ذهنم مثبت می‌شود.

 

راهکار ششم: به اندازه کافی بخوابید.

خواب کافی سبب افزایش  هوش هیجانی و مدیریت احساسات و عواطف می‌شود.

با استراحت کافی استرس را از خودتان دور می‌کنید و وقتی بیدار می‌شوید شاداب‌تر و هوشیارتر هستید.

قدرت خود کنترلی و حافظه ی شما‌هم بهبود پیدا می‌کند.

همینطور خواب کافی باعث می‌شود خلاق‌تر و مثبت‌تر بمانید.

افکار منفی وقتی ذهن و بدنتان سرحال باشد سراغتان نمی‌آید.

 

راهکار هفتم: با خودتان حرف بزنید.

یاد بگیرید که وقتی متوجه می‌شوید در حالت بحرانی هستید خودتان متوقفش کنید.

به عنوان مثال چیزهایی را به خودتان بگویید که به یک دوست خوب و یا یک بچه می‌گویید تا به آن حس خوب بدهید.

یادتان باشد که افکار و احساسات همیشه واقعیت نیستند.

فکر کردن به چیزهای منفی در مورد خودتان هم مانند مشاهدات دقیق احساس می شود و وقتی شما آن را جدی بگیرید و باورتان بشود، برای شما مخرب است.

مثلاً در این شرایط به خودتان بگویید آرام باش، اتفاق خاصی نیفتاده است.

باز هم یاد بدهکاری‌هایت افتادی! آنها یک بار اتفاق افتاده و تمام شده‌اند و قرار هم نیست دوباره اتفاق بیفتند.

پس در ذهنت نشخوارشان نکن.

تو الان خوبی! آرام باش. یک نفس عمیق بکش و به اهدافت فکر کن.

 

راهکار هشتم: زاویه دید خود را تغییر دهید.

برای مثال گاهی پیش آمده‌ که به مدت ۵ و یا حتی ۱۰ سال به یک موضوع دید منفی داشتید و شما را ناراحت کرده است، اما بعد از سال‌ها تصمیم گرفته‌اید که زاویه دیدتان نسبت به آن موضوع را عوض کنید.

وقتی به موضوعاتی فکر می‌کنید که چقدر در گذشته بزرگ و غیر قابل حل به نظر می‌رسیدند، باعث می‌شود که بتوانید منفی بافی را در درون خودتان به حداقل برسانید.

گاهی اوقات مچ ذهنتان را می‌گیرید.

زمانی که به افکار منفی فکر می‌کنید در آن مواقع افکار خود را بلند بگویید.

بلند گفتن آنهاست که می‌تواند به شما کمک کند.

گفتن آنها به دوست قابل اعتماد که راجع به چه چیزهایی داریم فکر می‌کنیم، می‌تواند منجر به یک خنده حسابی شود!

که چقدر بعضی از صحبت‌هایی که با خودمان می‌کنیم می‌تواند مسخره باشد!

و در مواقع دیگر می‌تواند حداقل حمایت به همراه داشته باشد.

حتی گفتن بعضی از عبارت‌های منفی در زیر زبان به شما یادآوری می‌کند که چقدر غیر منطقی و غیر واقعی به نظر می‌آید و به شما یادآوری می‌کنند که به خودتان یک استراحت کوچک بدهید.

 

در انتها باید بگوییم شما چه بخواهید و چه نخواهید افکار منفی به ذهنتان می‌آید.

بنابراین گاهی در برابر ورود آنها به ذهنمان هیچ کاری نمی‌توانیم بکنیم.

اما اینکه چقدر این افکار را گسترش می‌دهیم و در ذهنمان نشخوارشان می‌کنیم کاملا دست خودمان است.

بنابراین دائم مثبت فکر کنید و حرف‌های مثبت هم بزنید.

 

 

نمایش آنلاین برنامه های آموزشی ، فرهنگی و سرگرمی

 

 

بازگشت به صفحه رازهای موفقیت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *