قصه صوتی کلاغ پیر

قصه هایی برای کودکان و نوجوانان
توضیحات

برف فراوانی در دهکده باریده بود و با وجود اینکه هنوز فصل زمستان از راه نرسیده بود سوز و سرما بیداد می کرد. بسیاری از شاخه های درختان به علت سنگینی بار برف خمیده شده و چند تایی هم شکسته بودند. تنها درخت سپیدار دهکده بود که بی آنکه شاخه ای از شاخه هایش خمیده یا شکسته شود با صبر و قدرت بار سنگین برف را تحمل میکرد و حتی لانه پیرترین کلاغ ده را بر روی بلندترین شاخسار خود حفظ کرده بود . لانه کلاغ پیر پر از برف بود اما چند روزی می شد که کسی او را در آن حوالی ندیده بود. کلاغ پیر دهکده کلاغ بزرگی بود که هرگز قار قار نمیکرد. برخی از اهالی ده او را نفرین شده میدانستند ؛ آنان دیدن کلاغ دیدن کلاغ را بسیار نحس و بد شمرده و عقیده داشتند کلاغ پیر از بیماری عجیبی رنج می برَد و همین مرض او را برای همیشه لال کرده است...

از سایر قصه های کودکانه دیدن فرمایید.

مطالب بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *